یه معما که از طرف یکی از مراکز بزرگ علمی دنیا مطرح شده واسه تیز هوشان:
۹ تا بچه داخل یه خونه هستند و فقط هم اونها داخل خانه هستن
A. اتو میکنه
B. تلویزیون میبینه
C. آشپزی میکنه
D. شطرنج بازی میکنه
E. دوش میگیره
F. به رادیو گوش میده
G. خوابیده
I. در حال لباس پوشیدنه
الان H داره چیکار میگنه؟
جوابشو پایین نوشتم ولی قبل اینکه ببینی یکم فکر کن!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
با D شطرنج بازی میکنه !!!
توی همه کشورهای دنیا دختر با یه نگاه بهت میفهمونه که عاشقت شده !!!
اما توی ایران دخترا تو خیابون یه جوری نگات می کنن
و با هم پچ پچ می کنن و میخندن که
نمیفهمی خوشگلی , زیپ شلوارت بازه , سوراخ دماغت پره , خشتکت پارست!!!
داعشى جلوى ماشین یک مسیحى و همسرش را گرفت و پرسید: مسلمان هستى یا مسیحى؟
مسیحى جواب داد: مسلمانم..
داعشى گفت اگر مسلمانى آیه اى از قرآن برایم بیاور..
مسیحى سطرى از انجیل برایش خواند..
داعشى گفت: درست است مى توانى بروى..
بعد از دورشدن همسرش به او گفت: چرا ریسک کردى و به او گفتى مسلمانى شاید ما را مى کشت..
مسیحى گفت: انها اگر قرآن را بلد بودند آدم نمى کشتند!
----
بیاد آرید هنگامی که از شما عهد گرفتیم که خون یکدیگر نریزید و یکدیگر را از خانه و دیار خود نرانید پس بر آن عهد اقرار کرده و گردن نهادید و شما خود بر آن گواه می باشید سپس با این عهد و اقرار باز شما به همان خوی زشت گذشتگان خود می باشید که خون یکدیگر می ریزید و گروه ضعیف را از دیار خود بیرون می کنید و در بد کرداری و ستم بر ضعیفان کمک و پشتیبان یکدیگر هستید و هر گاه اسیرانی بگیرید برای آزادی آنها فدائیه می طلبید در صورتی که به حکم محققآ شما را حرام خواهد بود. چرا به برخی از احکام کتاب ایمان آورده و به بعضی دیگر کافر می شوید؟ پس جزای چنین مردم بدکردار چیست به جز ذلت و خواری در زندگی این جهان و سخت ترین عذاب در روز قیامت و خدا غافل از کردار شما نیست اینان همان کسانند که متاع دنیا را خریده و ملک ابدی آخرت را فروختند پس در آخرت عذاب آنها تخفیفی نیابد و هیچکس به آنها یاری نخواهد کرد.
سوره بقره آیه 84 تا 86
ﺧﺪﺍﯾﺎ ! ﻧﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﭘﺎﮐﻢ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯽ
ﻭ ﻧﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﺪﻡ ﮐﻪ ﺭﻫﺎﯾﻢ ﮐﻨﯽ
ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ
ﻫﻢ ﺧﻮﺩﻡ ﻭ ﻫﻢ ﺗﻮﺭﺍ ﺁﺯﺍﺭ ﻣﯿﺪﻫﻢ
ﻫﺮﭼﻪ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺁﻧﯽ ﺷﻮﻡ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ
ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺁﻧﯽ ﺷﻮﻡ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﻫﺎﯾﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ...
ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻣﻦ !
ﺩﺳﺘﻢ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻧﺖ ﻧﻤﯿﺮﺳﺪ
ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯿﺮﺳﺪ ﺑﻠﻨﺪﻡ ﮐﻦ ..
ﻓﻼﻧﯽ ؟ ﻣﯿﺪاﻧﯽ ؟ : ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ رﺳﻢ زﻧﺪﮔﯽ ﭼﻨﯿﻦ اﺳﺖ . . .
ﻣﯽ آﯾﻨﺪ . . . ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ . . . ﻋﺎدت ﻣﯽ دﻫﻨﺪ و ﻣﯿﺮوﻧﺪ . . .
و ﺗﻮ در ﺧﻮد ﻣﯽ ﻣﺎﻧﯽ . . . و ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﯽ . . .
راﺳﺘﯽ ﻧﮕﻔﺘﯽ ؟ رﺳﻢ ﺗﻮ ﻫﻢ ﭼﯿﻨﯿﻦ اﺳﺖ ؟
ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻪ ﻓﻼﻧﯽ ﻫﺎ ؟
زنگ زدم یه جا برای کار... بهم میگه 15 روز کار ،15 روز استراحت، ماهی 600 تومن!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بهش گفتم نمیشه اون 15 روز رو هم نیام ماهی 300 تومن؟؟؟
هیچی دیگه یکم فحش های جدید ازش یاد گرفتم
. . . ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﺎدﻩ ﺑﻮدم . . . ﺳﺎدﻩ ﺳﻼم ﮐﺮدم . . .
ﺳﺎدﻩ دل دادم . . . ﺳﺎدﻩ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﺮدم . . . ﺳﺎدﻩ ﺑﺎور ﮐﺮدم . . .
ﺳﺎدﻩ ﭼﺸﻢ ﮔﻔﺘﻢ . . . ﺳﺎدﻩ واﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪم ! . . .
اﻣﺎ ﺳﺨﺖ دﻟﻢ را ﺷﮑﺴﺘﻨﺪ ! . . . ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺖ ! . . .
ﮐﺎش اﻧﻘﺪر ﺳﺎدﻩ ﻧﺒﻮدم . . .
ﺭﻓﺖ !!
ﻫﻤﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﺵ ... ﻫﻤﻮﻧﮑﻪ ﮐﻠﯽ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺑﺎ ﺁﻫﻨﮕﺎﺵ !
ﭘﺮ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ !
ﻫﻤﻮﻧﮑﻪ ﯾﺎﺩﻣﻮﻥ ﺁﻭﺭﺩ ﯾﮑﯽ ﻫﺴﺴﺴﺴﺴﺖ !!
ﻫﻤﻮﻥ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﻣﻮﻥ ﺩﺍﺩ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺟﺎﺩﻩ ﯾﮏ ﻃﺮﻓﺴﺖ !!
ﻣﺮﺗﻀﯽ؟؟؟ ﭼﺮﺍ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﻣﺜﻞ ﻋﺼﺮ ﭘﺎﯾﯿﺰﯼ ﺷﺪﻩ ﺭﻧﮓ ﻭ ﺭﻭﻣﻮﻥ؟؟؟
ﻣﺘﻨﻔﺮﯾﻢ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻌﻪ ﯼ ﻧﺤﺲ ﮐﻪ ﺗﻮﺭﻭ ﺍﺯ ﻣﺎ ﮔﺮﻓﺖ !
ﺧﻮﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﺣﻖ ﻣﯿﺪﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺩﻝ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ،ﺩﻕ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﮐﻢ ﮐﻢ !!
ﺗﻮ ﻫﻤﻮﻧﯽ ﺑﻮﺩﯼ ﮐﻪ ﻧﺒﺾ ﺍﺣﺴﺎﺳﻤﻮﻥ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺎﺵ ﺑﻮﺩ !...
ﭼﺮﺍ ؟؟؟ﭼﺮﺍ ﺣﺎﻻ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺯﻡ ﺑﺎ ﺷﻌﺮﺍﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﯿﻤﻮ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺑﺴﺎﺯﯾﻢ؟؟؟
ﭼﺠﻮﺭﯼ ﺑﺎﯾﺪ ﯾﮑﺸﻨﺒﻪ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﺨﺎﮐﯽ ﺑﺴﭙﺮﯾﻢ ﮐﻪ ﺳﺮﺭﺭﺩﻫﻪ؟؟؟
ﭼﺠﻮﺭﯼ؟؟؟
ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺧﻮﺩﺕ .... ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻣﯿﺒﺎﺯﯾﻤﺖ .... ﺭﻓﺘﯽ ... ﻭﻟﯽ ... ﺑﺪ ﺭﻓﺘﯽ !
ﺑﯿﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩ !! ﺑﺮﮔﺮﺩ !!
ﺭﻭﺣــــــــــــــــــــﺖ ﺷﺎﺩ ﻣــــــــــــــــــــﺮﺩ ﺑﺰﺭﮒ ﻣــــــــــﺮﺩﻭﻧﻪ ﺟﻨﮕﯿﺪﮮ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﺯﺧﻤﯽ ﺍﺯ
ﻣﯿﺪﺍﻥ
ﺑــــــــــــــــــــﺎﺯﮔﺸﺘﮯ
ﺟــــــــــــــــــــﺎﺕ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ ﻣﺎ ﺟﻮﻭﻧﺎﺱ ﻣﺮﺩ
ﭼﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎ ﭼﻪ ﺩﻟﺸﮑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺁﻫﻨﮕﺎﺕ ﺟﻮﻥ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﻦ
ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎ،ﺷﺎﺩﯼ ﻫﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮ ﯾﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺎ ﺍﻫﻨﮓ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ ﻣﺮﺩ
ﺯﻭﺩ ﺭﻓﺘﯽ ﻭ ﻧﺎ ﺁﺭﻭﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﺩﻝ ﺟﻮﻭﻧﺎﺗﻮ
ﺍﻧﻘﺪﺭ ﻣﺮﺩ ﺑﻮﺩﯼ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺣﺎﻟﺘﺖ ﻓﮑﺮ ﺁﻫﻨﮓ ﻫﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪ ﻭ ﮐﻨﺴﺮﺕ ﻭﺍﺳﻪ ﯼ
ﺩﻝ ﺟﻮﻭﻧﺎﯼ ﻣﻤﻠﮑﺘﺖ ﺑﻮﺩﯼ
ﺗﻮ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﻮﺩﯼ ﻣﺮﺗﻀﯽ
ﺗﺴﻠﯿﺖ ﻧﻤﯿﮕﻢ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﻣﯿﮕﻢ ﻣﺮﺩ ﺑﻮﺩﻧﺘﻮ
ﺗﺒﺮﯾﮏ ﻣﯿﮕﻢ ﻣﺒﺎﺭﺯﺗﻮ
ﺗﺒﺮﯾﮏ ﻣﯿﮕﻢ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﯿﺴﯽ ﺁﻫﻨﮕﺎﺕ ﻭ ﺻﺪﺍﺕ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ ﻣﺎﺳﺖ
ﺑﻬﺖ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﻣﯿﮕﻢ ﻣﺮﺗﻀﯽ
ﭼــــــــــــــــــــﯡﻥ ﺍﮮﻧﺠﺎ ﺑﺎﯾــــــــــﺪ ﮔــــــــــﻔﺖ:
ﻣــــــــــــــــــــﯿﻢ ﻣﺜﻞ ﻣــــــــــــــــــــﺮﺗﻀﮯ
وصیت نامه مرتضى:
من رفتم و همه شما عزیزان دلمو به بزرگیه خودش سپردم واسم دعا کنید و منو حلال کنید به جان تک تکتون با اینکه خداجونم بهم دستور رفتنو از خیلی قبلترها داده بود ازش خواستم گردن خودم با هر درد و رنجو عذابی که باشه با جون دل قبول میکنم فقط یکذره بیشتر بهم زمان بده تا با شماها عشقبازی کنم بخدا دیگه جسم خستم امانمو برید و نتونستم بیشتر ازین در کنارتون بمونم اما مطمئن باشید یکذره که استراحت کردمو خستگیم در رقت از خودش اجازه میگیرم که زود زود مهمون قلب تک تکتون باشم. دلم واستون تنگ میشه اما تورو خدا برای ارامش روحم دعام کنید
ﻣﮕﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻤﻮﻧﻢ/ ﻣﺤﺎﻟﻪ ﺑﺬﺍﺭﯼ ﻣﺤﺎﻟﻪ ﺑﺘﻮﻧﻢ/
ﺩﻟﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﻟﺘﻨﮕیـﺎﺵ ﺑﯿﺸﻤﺎﺭﻩ/ ﻫﻨﻮﺯﻡ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺗﻮ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺭﻩ/
ﻋﻮﺽ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮ/ ﺗﻮ ﯾﺎﺩﻡ ﺩﺍﺩﯼ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﻣﻮ
دیشب ب مامانم میگم یه دختری هست خیلی منو دوست داره چیکار کنم...؟؟؟!
میگه بیخیالش شو... :|
میگم چرا؟؟
میگه چون کسی ک تو رو دوست داره حتما یه ایرادی داره.. !!! :|:
خداییش تا حالا تو زندگیم انقدر قانع نشده بودم ...
یارو رفیقش رو با سر و صورت خونی میبره بیمارستان!
دکتر میگه: چی شده؟
یارو میگه: کباب و پیاز خورده
دکتر میگه: چه ربطی داره؟؟
یارو میگه: سهم من بود :))))
مورد داشتیم زن و شوهره دعواشون شده
زنه میخواسته قهر کنه بره خونه باباش
بعدش یادش افتاده خونه باباش وای فای نداره
هیچی دیگه شام قرمه سبزی پخته و الان کلی خوشبختن!!!
دوستم تعریف میکرد به یه بنده خدایی گفتم:
بهتر نبود به جای اینکه 14 میلیارد تومن خرج ضریح امام حسین کنن
این پول رو خرج فقرا میکردن؟
گفت: این پول رو هم همون فقرا دادن شما زیاد حرص نخور!
پولدارا با پولشون پورشه میخرن!
بقیه روزنامه ها و سایز بزرگتر همین دو رزونامه در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...
پدر روانشناسی جهان (فروید) گفته:
بزرگترین سوالی که هرگز پاسخ داده نشده
و من هم هرگز پاسخ ان را نیافته ام این است که
یک زن چه می خواهد؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دفتر تلفنو بذار سرجاش گمشو بیرون 4 ساعته داریم دنبالش میگردیم...!!
متاهل ها میخواهند طلاق بگیرند
مجردها دوست دارند ازدواج کنند
کودکان میخواهند زود بزرگ شوند
بزرگتر ها دوست دارند به دوران کودکی برگردند
شاغلان از شغلشان مینالند
بیکارها دنبال شغلند
فقرا حسرت ثروتمندان را میخورند
ثروتمندان از دغدغه مینالند
افراد مشهور از چشم مردم قایم میشوند
مردم عادی میخواهند مشهور شوند
سیاه پوستان دوست دارند سفید پوست شوند
سفید پوستان خود را برنزه میکنند
هیچ کس نمیداند تنها فرمول خوشحالی این است :
"قدر داشته هایت را بدان و از آنها لذت ببر"
وقــتی 15 سالت بود و من بهت گفــتم که دوستت دارم
صورتت از شرم قرمز شد و سرت رو به زیر انداختی و لبخند زدی
وقتی که 20 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم
سرت رو روی شـونههام گذاشتی و دستم رو تو دستات گرفتی
انگار از این که منو از دست بدی، وحشت داشتی!
وقتی که 25 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم
صبحانهمُو آماده کردی و برام آوردی، پیشونیم رو بوسیدی
گفتی بهتره عجله کنی، داره دیرت میشه!
وقتی 30 سالت شد و من بهت گفتم دوستت دارم
بهم گفتی اگه راستی راستی دوستم داری
بعد از کارت زود بیا خونه!
وقتی 40 ساله شدی و من بهت گفتم که دوستت دارم
تو داشتی میز شام رو تمیز میکردی و گفتی باشه عزیزم ولی
الان وقت اینه که بری تو درسها، به بچهمون کمک کنی!
وقتی که 50 سالت شد و من بهت گفتم که دوستت دارم
تو همونجُوری که بافتنی میبافتی، بهم نگاه کردی و خندیدی!
وقتی 60 سالت شد بهت گفتم که چقدر دوستت دارم و تو به من لبخند زدی!
وقتی که 70 ساله شدی و من بهت گفتم دوستت دارم
در حالی که روی صندلی راحتیمون نشسته بودیم،
من نامههای عاشقانهات رو که 50 سال پیش برای من نوشته بودی رُو میخوندم و دستامون تو دست هم
بود!
وقتی که 80 سالت شد، این تو بودی که گفتی که من رُو "دوست داری"
نتونستم چیزی بگم فقط اشک در چشمام جمع شد.
اون روز بهترین روز زندگی من بود، چون تو هم گفتی که منو دوست داری!
به کسی که دوستش داری بگو که چقدر بهش علاقه داری
و چقدر در زندگی براش ارزش قائل هستی.
چون زمانی که از دستش بِدی مهم نیست که چقدر بلند فریاد بزنی...
اون دیگر صدایت را نخواهد شنید...!
پابلو نرودا
روزی روزگاری در روستایی در هند؛ مردی به روستاییها اعلام کرد که برای خرید هر میمون ۲۰ دلار به آنها پول خواهد داد.روستاییها هم که دیدند اطرافشان پر است از میمون؛ به جنگل رفتند و شروع به گرفتنشان کردند و مرد هم هزاران میمون به قیمت ۲۰ دلار از آنها خرید ولی با کم شدن تعداد میمونها روستاییها دست از تلاش کشیدند…به همین خاطر مرد اینبار پیشنهاد داد برای هر میمون به آنها ۴۰ دلار خواهد پرداخت.با این شرایط روستاییها فعالیت خود را از سر گرفتند. پس از مدتی موجودی باز هم کمتر و کمتر شد تا روستاییان دست از کار کشیدند و برای کشاورزی سراغ کشتزارهایشان رفتند.این بار پیشنهاد به ۴۵ دلار رسید و در نتیجه تعداد میمونها آنقدر کم شد که به سختی میشد میمونی برای گرفتن پیدا کرد.اینبار نیز مرد تاجر ادعا کرد که برای خرید هر میمون ۱۰۰ دلار خواهد داد ولی چون برای کاری باید به شهر میرفت کارها را به شاگردش محول کرد تا از طرف او میمونها را بخرد.در غیاب تاجر، شاگرد به روستاییها گفت: «این همه میمون در قفس را ببینید! من آنها را هر یک ۸۰ دلار به شما خواهم فروخت تا شما پس از بازگشت مرد آنها را به ۱۰۰ دلار به او بفروشید».روستاییها که احتمالا مثل من و شما وسوسه شده بودند پولهایشان را روی هم گذاشتند و تمام میمونها را خریدند…
البته از آن به بعد دیگر کسی مرد تاجر و شاگردش را ندید و تنها روستاییها ماندند و یک دنیا میمون!!!
یادمه یه بار منو دزدیده بودن
یه تیکه از انگشتمو به عنوان مدرک فرستادن برای بابام
بابام پیغام داد : مدارک بیشتری برای اثبات میخوام..! :|
برادری ﺑِﻪ ﺗِـﻌﺪﺍﺩ ﻧﯿﺴـﺖ ﺑِﻪ ﻣـَﻌﺮﻓـَﺘﻪ ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﯾـﻮﺳـِﻒ 11 ﺑـَﺮﺍﺩﺭ ﺩﺍﺷـﺖ ﻭ
ﺣـُﺴﯿﻦ ﯾـِﻪ ﺩﻭﻧـِﻪ ﻋـَﺒﺎﺱ ...
عدد جالب!!
عدد 13837 رو در سن خودتون ضرب کنین
حالا عددی که بدست اومد رو ضربدر 73 کنین
جواب عدد جالبی در میاد!!!
گفت: عباس آقا با این درآمدت زندگیت میچرخه؟
گفتم: خدا رو شکر ،کم وبیش میسازیم.خدا خودش میرسونه.
گفت : حالا ما دیگه غریبه شدیم لو نمیدی!
گفتم: نه یه خورده قناعت میکنم گاهی اوقات هم کار جنبی انجام میدم ،خدا بزرگه نمیذاره دست خالی بمونم.
گفت: نه راستشو بگو
گفتم: هر وقت کم آوردم یه جوری حل شده.خدا رزاقه، میرسونه.
گفت: ای بابا ما نامحرم نیستیم راستشو بگو!
گفتم: حقیقتش یه بنده خدا توی بازار هست هر ماه یه مقدار پول برام میاره که کمک خرجم باشه.
گفت: آهان ناقلا دیدی گفتم. حالا شد یه چیزی.حالا فهمیدم چطوری سر میکنی.
گفتم مرد حسابی سه بار گفتم خدا میرسونه باور نکردی یک بار گفتم یه بنده خدا میرسونه باور کردی.
یعنی خدا به اندازه بندش پیش تو اعتبار نداره؟!!